کتاب الکترونیکی: زندگی جای دیگری است اثر میلان کوندرا

Life is Elsewhere by Milan Kundera

بدون امتیاز
0 دیدگاه
ویژگی های محصول
موجود در انبار

65,900 تومان

معرفی کتاب زندگی جای دیگری است – کتاب بوک

 

زندگی جای دیگری است

«زندگی جای دیگری است» اثر میلان کوندرا (-۱۹۲۹)، نویسنده فرانسوی‌ چک‌تبار است. رمان زندگی جای دیگری است، حماسه طنزآمیزی در وصف دوران جوانی است که مفاهیم جاافتاده‌ای همچون کودکی، جوانی، مادری و شاعری را به چالش می‌کشد. میلان کوندرا در این زمان، در قالب زندگی‌نامه شاعری جوان به بررسی یک فاجعه می‌پردازد: این که شعر چگونه به یاری نیروهای اهریمنی در اجتماع می‌آید و هنر بر ضد آزادی و بر ضد جوهر خود به کار گرفته می‌شود. «یارومیل» شاعری واقعی است با شخصیتی مضحک و حساس، هراس‌انگیز و البته به کلی بی‌گناه. او را مادرش شاعر بارآورده و هم او تا بستر عشق و مرگ همراهس‌اش می‌کند. یارومیل شاعری بزرگ است که در میانه انقلاب کمونیستی، در میانه نمایشی از لودگی گرفتار شده و از شاعری ساده‌دل به هیولایی هولناک بدل می‌شود. او با اوهامش در اتاقی از آینه محصور است و تنها خود و خیالاتش را می‌بیند و فراتر از آن نمی‌رود. ما نیز هنگام خواندن این اثر به آینه‌های پیش رو و تصویرمان در آنها می‌نگریم. این رمان را قوی‌ترین اثر در نقد شاعری و شاید رمانتیسم خوانده‌اند. زندگی جای دیگری است ، در واقع یک رمان تحلیلی است. این اثر به زبان فیلسوفانه‌ای به رشته تحریر در آمده است. داستان با «مادر شاعر» شروع می‌شود که در فکر چگونه بسته شدن نطفه پسرش (همان شاعر شخصیت داستان) است. زن نماد آفرینش و زایش و تولد یک زندگی است. نطفه، در حقیقت آغاز پیدایش یک پدیده و اتفاقی انسانی (که از اوج یک لذت) بوده‌است و خلقت مهمترین بخش جهان هستی و پر از شگفتی است.این کتاب اولین بار در سال ۱۹۷۳ در فرانسه چاپ شد. بخشی کوتاه از کتاب را می‌خوانیم: آن زمان سال ۱۸۷۰ بود و از دور صدای توپ‌های جنگ بین فرانسه و پروس در شارل‌ویل شنیده می‌شد. برای فرار، موقعیتی استثنایی و مناسب بود، چون هیاهوی جنگ جاذبه نوستالژی را در شعرا تقویت می‌کند. بدن کوتاه و پاهای ستبرش در لباس سربازی است. در سن هجده سالگی، لرمونتف برای اینکه از مادربزرگ و عشق مزاحم مادرانه‌اش فرار کند، سرباز شد. قلم را ـ که کلید روح شاعر است ـ با هفت تیرش ـ که کلید درهای دنیاست ـ معاوضه کرد. چون هنگامی که گلوله‌ای را به سینه کسی شلیک می‌کنیم، انگار خودمان را داخل این سینه می‌کنیم؛ و سینه دیگری، دنیاست. یارومیل، از لحظه‌ای که از آغوش مادرش دل کند، بی‌وقفه می‌دوید و صدای پاهایش چنان درهم می‌آمیخت که غرش توپ را در خاطر زنده می‌کرد

نظرات کاربران