پیشنهاد شگفت انگیز!

کتاب الکترونیکی: دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز

The Girl on the Train Novel by Paula Hawkins

بدون امتیاز
0 دیدگاه
ویژگی های محصول
توضیحات کوتاه

رمان دختری در قطار، رمانی دلهره‌آور به قلم نویسنده‌ی بریتانیایی، پائولا هاوکینز است که نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. این اثر پس از انتشار، به سرعت در صدر کتاب‌های پرفروش نیویورک‌تایمز قرار گرفت و توانست رکورد فروش کتاب مشهور هری پاتر را نیز بشکند.

موجود در انبار

قیمت اصلی: 120,000 تومان بود.قیمت فعلی: 60,000 تومان.

معرفی رمان دختری در قطار

کمتر کسی فکرش را می‌کرد که دختری که آرام در گوشه‌ای از قطار نشسته و به بیرون خیره شده، همان کسی باشد که بتواند هری پاتر را کنار بزند و یکی از پرفروش‌های دنیای ادبیات معاصر شود. نویسنده‌ی کتاب «دختری در قطار»، «پائولا هاوکینز»، این کتاب را در ژانر معمایی و دلهره‌آور نوشته است. برتری این کتاب در مقایسه با آثار مشابه در این است که نویسنده توانسته با خوش‌فکری تمام، حال و هوایی عاشقانه و احساسی هم به کتابش بدهد. تلفیق تمام این احساسات ضد و نقیض توانسته اثری منحصربه‌فرد و مانگار خلق کند. این کتاب در آغاز انتشار، توانست رکورددار پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز شود. روزنامه‌ی گاردین می‌گوید فروش دختری در قطار توانسته حتی رکورد کتاب کد داوینچی را هم بشکند. مهم نیست طرف‌دار ژانر معمایی و پلیسی باشید یا نه، خواندن کتاب دختری در قطار یعنی فرورفتن در فضایی مه‌آلود و هیجان‌انگیز که بازی‌های ذهنی و معماهای روانی آن، مخاطب را به‌خوبی به دل داستانی پرکشش و جذاب می‌کشاند.

about book image

درباره‌ی کتاب دختری در قطار، اثر پائولا هاوکینز

در ژانویه‌ی سال  2015 بود که پائولا هاوکینز برای اولین بار از محبوب‌ترین اثر خود، دختری در قطار The Girl on the Train، رونمایی کرد. در آن زمان، شاید خود هاوکینز هم تصور نمی‌کرد که کتابش با چنین استقبال و گرم و پرشوری از مخاطبانِ نه‌تنها انگلستان، که تمام دنیا، روبه‌رو شود. تاجایی که در مدتی کوتاه، این کتاب به چندین زبان فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، پرتغالی، آلمانی، ترکی، فارسی و روسی ترجمه شد. در سال 2016 کمپانی بزرگ دریم وورکز براساس همین کتاب، فیلمی تولید کرد که با استقبال مخاطبان و منتقدان روبه‌رو شد. فیلم دختری در قطار توانست در بخش بازیگر نقش اول زن، برنده‌ی جایزه‌ی بفتا شود. پیش از این کتاب‌هایی مانند «دختری با خالکوبی اژدها»، «اشیاء تیز» و «دختر گمشده» توانسته بودند حال و هوای تازه‌ای به ادبیات معمایی و دلهره‌آور بدهند؛ ژانر محبوبی که سینمای غرب هرگز از آن غافل نشده و برای تمام این کتاب‌ها نسخه‌ای سینمایی یا سریالی تولید کرده است.

پائولا هاوکینز هنر نویسندگی خود را از همان ابتدا و با انتخاب نام کتاب نشان داده است. قهرمان این کتاب، راشل، همان دختری در قطار است؛ کسی که در قطار ذهن خودش گرفتارشده است. تمام کوپه‌ها و پنجره‌ها را می‌گردد تا شاید راهی برای رهایی و آرامش پیدا کند. قطار به‌سرعت می‌گذرد و او از لابه‌لای صحنه‌هایی درهم و مبهم، شاهد زندگی کسانی است که بی‌تفاوت از کنارش می‌گذرند و زندگی خودشان را دارند. تازمانی‌که این دختر از قطار پیاده نشود و وارد دنیای واقعی نشود، این قطار مدام می‌رود و می‌آید، بدون این‌که ایستگاهی داشته باشد و لحظه‌ای درنگ کند. تکه‌های گمشده‌ی کتاب دختری در قطار را باید مثل پازلی از لابه‌لای خطوط و کلمات آن پیدا کنیم و کنار هم بچینیم تا تصویر کاملی از داستان را درست کنیم.

حس تعلیق، دودلی، هیجان و اضطراب تا پایان داستان، لحظه‌ای مخاطب را رها نمی‌کند. هاوکینز در مقام راوی دانای کل، دخالتی در تاثیرگذاری شخصیت‌ها و تعیین خوب و بد ندارد. او مانند قصه‌گویی قابل‌اعتماد، فقط نظاره‌گر و راوی داستانی است که حالا دیگر مخاطب آن را خوانده و به پایان رسانده، درحالی که قطار کلمات، به همان سرعت و شتاب از ذهنش می‌گذرد. در کتاب الکترونیکی دختری در قطار، اتفاق عجیب و غریبی نمی‌افتد. از صحنه‌های اکشن پلیسی و کارآگاهی هم در آن خبری نیست. راز موفقیت و محبوبیت آن هم شاید در همین ملموس و ساده بودن آن باشد. در این اثر فقط شاهد روایت داستانی هستیم که از دید افراد مختلف نشان داده می‌شود. افرادی کاملا معمولی که مثل آن‌ها را می‌توان همین گوشه و کنارها دید. توصیفات هاوکینز در این کتاب، نه‌تنها برای مخاطب ملال‌آور نیست، بلکه کوتاه، رسا و زنده است. نویسنده چندان اصراری روی زیاده‌گویی و تفصیل مطالب ندارد. کوتاه و کوبنده سراغ اصل داستان می‌رود، مثل ضربه‌ای کاری که به یک قربانی زده باشند. مخاطب هر لحظه احساس می‌کند حوادثی شوم در شرف وقوع است. زاویه دید این داستان هم یکی از جذابیت‌های آن است. در طول کتاب، داستان را از دید سه زن می‌بینیم. گاهی تشخیص خط داستان و روایت آن مبهم می‌شود؛ هر چند نویسنده چندان ابایی از گیج کردن و بازی دادن مخاطب ندارد.

زن و زنانگی یکی از درون‌مایه‌های اصلی این کتاب است. زنی که همسری مهربان و مادری دلسوز است، زندگی آرامی دارد و خوشبخت است، از دید قهرمان داستان خوشبخت‌ترین فرد دنیا است. راشل به دنبال پر کردن کمبودهای درونی و خلاءهایی است که آن‌ها را در همسر و مادر بودن می‌بیند. او آنا را مادری مهربان و مگان را زنی جذاب و فریبنده می‌داند. این در حالی است که به‌نظر می‌رسد راشل قادر به دیدن و فهمیدن خودش نیست. حتی گذشته‌ و خاطراتش درون ذهنش دستکاری شده و تصویری دردناک و نه‌چندان دوست‌داشتنی از او به خودش می‌دهد. آنا و مگان با وجود اشتباهاتشان، معصومیتی دارند که می‌توان گفت خدشه‌دار شده است. وجود یک مرد در میان این سه زن، زندگی هر سه‌ی آن‌ها را به رو به نابودی کشانده است. در اینجا شاید بتوان به همان اصطلاح معروف «خواهران جهانی» رسید. همین هم می‌شود که راشل با پافشاری و تحمل تمام تهمت‌ها و توهین‌ها، سرانجام می‌تواند رازی را کشف کند که او و خواهرانش را به رستگاری و آزادی می‌رساند.

about book image

خلاصه‌ی کتاب دختری در قطار

قهرمان دختری در قطار، زنی به نام «راشل» است، با ذهنی مغشوش و بی‌قرار. او در اتفاقات گذشته فرورفته و آن‌ها را هرروز زندگی می‌کند، تاجایی که وقایع شکل متفاوتی به خودشان گرفته‌اند. مرز بین واقعیت و خیال از بین رفته و واقعیت زندگی راشل، جایی در بیرون از ذهن او گم‌شده است. راشل زنی خودباخته است که زندگی آشفته‌ای دارد و بچه‌دار نمی‌شود. همسرش «تام» او را ترک کرده و با زن دیگری به نام «آنا» ازدواج کرده است. تام مردی موجه و معقول است که تمام تلاشش را برای محافظت از همسر و فرزندش می‌کند. اما در پس این ظاهر خوشایند، او کسی است که راشل را متهم به دیوانگی و جنون می‌کند. و این در حالی است که او به همسرش آنا خیانت می‌کند و با زن همسایه‌اش به نام «مگان» وارد رابطه می‌شود. راشل به‌طور اتفاقی متوجه ناپدید شدن مگان می‌شود و در تلاش برای هشدار دادن به آنا و نجات او، متهم به مزاحمت و ایجاد وحشت می‌شود. در تکاپوی یافتن مگان و کشف راز ناپدید شدن او، گذشته‌ی گنگ و آزاردهنده‌ی راشل هم برایش آشکار می‌شود. سرنوشت این سه زن بدون این‌که خودشان بدانند طوری به هم گره خورده که در نهایت هر تصمیم و اقدامی از سمت هریک از آن‌ها، زندگی دیگری را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. خط داستانی کتاب مثل قطاری در شروع حرکت، آرام است. در میانه و به‌خصوص اواخر کتاب، این قطار چنان سرعت می‌گیرد که حالا مخاطب را با خود همراه کرده و به پایانی نامعلوم و غیرقابل‌پیش‌بینی می‌کشاند. منتقدان و صاحب‌نظران می‌گویند این کتاب تعلیق‌آمیزترین کتابی است که تاکنون وارد بازار کتاب شده و پایان‌بندی آن باورنکردنی و تکان‌دهنده است.

درباره‌ی نویسنده

پائولا هاوکینز نویسنده‌ی بریتانیایی متولد زامبیا است. هاوکینز پس از فارغ‌التحصیلی در رشته‌های فلسفه، سیاست و اقتصاد در دانشگاه آکسفورد، دست‌به‌قلم شد و برای روزنامه‌ی تایمز مقالاتی نوشت. در این میان توانست کتابی به نام «الهه‌ی پول» را هم منتشر کند، که شامل توصیه‌هایی برای ثروتمند شدن زنان است. پس از آن کتاب «امی سیلور» را منتشر کرد که چندان موفقیت ادبی و مالی در پی نداشت. اینجا بود که هاوکینز تصمیم گرفت کتابی عمیق و تاثیرگذار بنویسد. او شش ماه پای نوشتن دختری در قطار نشست. تا آنجا که مجبور شد برای کامل کردن کتاب، از پدرش کمک مالی بگیرد. هاوکینز با توجه به دانش آکادمیک و حرفه‌ی روزنامه‌نگاری، به‌خوبی از مسائلی مانند خشونت خانگی علیه زنان و استفاده از الکل و مواد مخدر شناخت دارد. او با زیرکی و خوش‌فکری توانسته چنین مسائلی را با آمیزه‌ای از عواطف و احساسات عمیق انسانی همراه کند. هماهنگی این موضوعات و یکدستی نوشته‌های پائولا هاوکینز، نشان‌دهنده‌ی نبوغ و توانایی این نویسنده در نوشتن پیچیده‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌هاست.

ترجمه‌ی کتاب دختری در قطار به فارسی

در ایران کتاب دختری در قطار را «محبوبه موسوی»، «سبحان فاطمی»، «علی قانع»، «سپیده صادقی» و «مهرآیین اخوت» ترجمه کرده‌اند. در این میان «فرانک سالاری»، مترجم این کتاب الکترونیکی، با وفاداری به متن اصلی، توانسته ترجمه‌ای روان و خوش‌خوان را به بازار کتاب ارائه دهد. جملات کتاب دختری در قطار، کوتاه و کوبنده هستند، درست مثل ضربان تند قلب. سالاری از کلمات آسان و ملموسی استفاده کرده است. مانند خود هاوکینز، او هم متنی را به مخاطب ارائه کرده که نیازی نیست روی معنی و هم‌نشینی تک‌تک کلمات وقت بگذارید. آسان می‌خوانید، اما عمیق می‌شوید. پیش از آن که بدانید، کلمات تاثیر خود را روی ذهن و فکرتان گذاشته‌اند. به این ترجمه اعتماد کنید و با همان سرعتی که متن کتاب از شما می‌خواهد، داستان را شروع کنید تا بتوانید پابه‌پای قلم نویسنده که کم‌کم سرعت گرفته و سراسر هیجان شده، پیش بروید.

در بخشی از کتاب دختری در قطار می‌خوانیم

«یک: غصه، دو: لذت، سه: دختر…. هر سه برای یک دختر. روی سه گیر کرده‌ام. دیگر نمی‌توانم تکان بخورم. توی سرم پر از صداست. دهانم پر از خون شده. هر سه برای یک دختر. صدای زاغ‌ها را می‌شنوم. به من می‌خندند. من را مسخره می‌کنند. همچون مرغی که تخم می‌کند، قدقد می‌کنند. یک حرکت، یک حرکت خیلی بد. می‌توانم آن‌ها را ببینم. خیلی سیاه‌اند. نه، پرنده نیست. چیز دیگری است. یکی دارد می‌آید. یکی دارد با من حرف می‌زند.

ببین حالا، ببین وادارم کردی باهات چکار کنم».

افتخارات کتاب دختری در قطار:

– قرار گرفتن در صدر فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های داستان نیویورک تایمز
– کتاب سال ایالات متحده
– رتبه‌ی نخست فروش در لیست کتاب‌های دارای جلد سخت
– برنده‌ی جایزه‌ی Audie
– نامزد جایزه‌ی کتاب بین‌الملل
– کتاب منتخب گودریدز در بخش معمایی

نکوداشت‌های کتاب دختری در قطار:

– اولین تریلر نویسنده، که به طرز فوق‌العاده هوشمندانه‌ای نوشته شده است. (The Washington Post)
– یادآور آثار سینمایی آلفرد هیچکاک است. (Terry Hayes)
– اثری که پس از خواندنش دلتان می‌خواهد به همه معرفی‌اش کنید. (Laura Kasischke)
– یک تریلر کم‌نظیر! (People Style Watch)

کتاب دختری در قطار، برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات جنایی و دلهره‌آور، دنبال‌کنندگانِ ادبیاتِ داستانیِ روز، و همینطور خوانندگانِ رمان‌های عاطفی و روانشناختی، از خواندن این رمان لذت خواهند برد.

با پائولا هاوکینز بیشتر آشنا شویم:

پائولا هاوکینز (Paula Hawkins)، فارغ‌التحصیل رشته‌های فلسفه و علوم سیاسی‌ست. او در کنار دغدغه‌های آکادمیک خود، سال‌ها به روزنامه‌نگاری نیز مشغول بوده است، و همین امر، نگاهی تیزبین و حساس به او بخشیده است که در متن کتاب دختری در قطار به خوبی مشهود است. از او، علاوه بر این رمان، کتابی با عنوان الهه‌ی پول (مجموعه‌ای از راهکارها در جهت ثروتمند شدن زنان) و چند اثر دیگر نیز منتشر شده است؛ اما هیچ‌کدام از این آثار نتوانسته موفقیت خیره‌کننده‌ی دختری در قطار را به دست آورد.

در بخشی از کتاب دختری در قطار می‌خوانیم:

آرامم. حس خیلی بهتری دارم؛ انگاری هر چیزی ممکن است. من رها هستم…

یک روز معلم دبستانم گفت که من همه‌کاره و ‌هیچ‌کاره‌ام. آن موقع منظورش را نمی‌فهمیدم، تا اینکه همه چیز دستم آمد؛ دختر فراری، عاشق دلباخته، همسر، پیشخدمت، مدیر گالری، پرستار بچه و چند مورد دیگر مثل این‌ها. چه کسی می‌داند فردا چه چیزی می‌شوم؟ واقعا منظورم این نیست که آرام هستم؛ کلمات همینطوری از دهانم در آمد.

نظرات کاربران