بیایید با هم صادق باشیم!

شما هرگز با یک هفته تمرین مثبت اندیشی و تلاشی که عدم اشتیاق آن را در اعماق وجودتان حس می‌کنید، به موفقیت دست نخواهید یافت.

بیایید صادق‌تر باشیم!

درآمدهای میلیونی تنها با داشتن اینترنت پرسرعت امکان‌پذیر نیست. شما هرگز نمی‌توانید با نشستن روی مبل و تکرار عادت‌های قبل و جویدن قرص چربی‌سوز در طی یک ماه وزن کم کنید. هیچ کدام از چیزهایی که شما به دنبال آنها هستید به صورت یک بسته در فروشگاه‌ها عرضه نمی‌شود. بیایید برای یک لحظه از تمام فضای اطراف خود جدا شوید و بدون جنگ به این سوال جواب دهید: در کجای مسیر اهداف و زندگی‌تان ایستاده‌اید؟

موفقیت آسان نیست. هیچ کتابی بدون شما نمی‌تواند معنای عملی موفقیت را واقعیت ببخشد و هیچ رژیم غذایی بدون اراده‌ی صد در صدی شما نمی‌تواند باعث کم شدن وزن‌تان شود. صادقانه بگوییم، موفقیت اصلا راحت نیست. هیچ گاه در یک شب میلیاردر نخواهید شد و هرگز بدون شناخت و تمرین و تمرین و اشتیاق زندگی مخصوص به خود را نخواهید ساخت! اما باور این جملات نقطه شروع است.

اگر تا اینجای قصه را می‌توانید بازی کنید برای شما یک پیشنهاد ردنشدنی داریم. پیشنهادی درست شبیه یک نوشیدنی گرم وقتی دست‌هایتان از شدت سرما بی حس شده است.

پیشنهاد ما انجام تغییرات و روش‌هاییست که «دارن هاردی» در کتاب  «اثر مرکب» برای شما نوشته است. این تغییرات به هیچ‌وجه اطلاعات جدیدی نیست. بلکه تمام کارهایی است که شما می‌دانید و انجام نمی‌دهید.

به عبارتی اگر منتظر یک داروی شفابخش هستید که شبیه به چوب جادوگر با یک ورد زندگی‌تان را از این رو به آن رو کند، اصلا سراغ این کتاب نروید. اما اگر به دنبال یک برنامه عملی و نقشه‌ای جامع و ملموس هستید، اجازه دهید جملات این کتاب بر روی انتظارات شما تاثیر بگذارد و فرضیات قبلی شما را پاک کند، حس کنجکاوی‌تان را برانگیزد و به زندگی شما ارزش دهد.

باز هم یادآوری می‌کنیم که دقت کنید! با خرید و نگهداری این کتاب در کتابخانه خود هیچ معجزه‌ای اتفاق نخواهد افتاد. باید به گام‌های کوچک زندگی ایمان داشته باشید و به این باور برسید که موفقیت در یک شب، یک روز و یک ماه به دست نمی‌آید! معجزه با دستان خودتان اتفاق خواهد افتاد. درک اثر مرکب شما را از انتظار کسب «نتایج سریع» رها خواهد کرد. این باور که موفقیت باید به همان سرعتی باشد که فست فود آماده می‌شود، لیوان آب سرکشیده می‌شود، پیامک ها در چند ثانیه می‌رسد. این طرز فکر را رها کنید.

حقیقت این است که شما تنها داستان موفقیت یک برنده را می‌خوانید، اما از میلیون‌ها بازنده سخنی نمی‌شنوید. روان شناس دانشگاه هاروارد، استاد نیل گیلبرت می‌گوید: اگر به بازندگان قرعه کشی‌ها ۳۰ ثانیه زمان داده شود که در تلویزیون اعلام کنند «من برنده نشدم»، حدود ۹ سال طول خواهد کشید تا تمام بازندگان یک مسابقه این جمله را بیان کنند.

همانقدر که درک این مسئله مهم است که موفقیت آسان نیست، درک این نیز مهم است که هر تصمیمی هر چند بی‌اهمیت و ناچیز مسیر زندگی شما را تغییر می‌دهد، باید اهمیت این جمله را درک کنید، زندگی مجموعه‌ای از انتخاب‌های شماست. در یک غیبت شرکت می‌کنید یا نه، با چه کسی وقت می‌گذرانید، با چه کسی ازدواج می‌کنید، امروز نهار رژیم خودتان را می‌شکنید، قرارتان را به روز دیگری موکول می‌کنید، هر تصمیمی تکرار می‌کنم هر تصمیمی تاثیرگذار است. «دارن هاردی» درباره تصمیمات آگاهانه در کتاب توضیحات کاملی داده. اینکه چگونه می توان این آگاهی را در راستای هدف‌هایتان برنامه‌ریزی کنید.

از دیگر مسایلی که در این کتاب به آن پرداخته شده است موضوعی به نام «عادت‌ها» است. داستان جالبی وجود دارد درباره مردی که اسبی را چهار نعل می‌راند. به نظر می‌آمد می‌خواهد به جایی بسیار مهم برسد. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد:«به کجا می‌روی؟» سوار پاسخ داد: «نمیدانم. از اسب بپرس»

این ماجرای چند انتخاب روزمره شما در زندگی است؟

اگر تا به امروز زندگی خود را بر روی خلبان خودکار گذاشته‌اید و به عادت‌هایتان اجازه داده‌اید که شما را هدایت کنند؛ باید با در نظر گرفتن خودتان، از شر این قلاب رها شوید. اما چگونه می‌توانید از عادت‌هایی که  زندگی روزمره در فضای خانواده و رسانه در ایجاد آن نقش داشته است، رها شوید؟

بازی‌های کامپیوتری اتومبیل‌رانی را به خاطر دارید؟ قانونی وجود دارد که زمان حرکت،‌ اگر نیتروژن بدن شما روشن شود، سرعت‌تان در آن مسیر چند برابر می‌شود.

بگذارید با یک مثال ساده بیشتر با این قانون آشنا شویم.

زمانی که موشک به فضا پرتاب می‌شود، موشک در چند ثانیه اول اوج‌گیری و بلند شدن از روی زمین، در مقایسه با کل زمان بالا رفتن و رسیدن به جو، سوخت بیشتری را مصرف می‌کند. اما چرا؟ چون باید بر قدرت جاذبه زمین فایق شود. وقتی موفق شد، شاتلی که حمل می‌کند را می‌تواند در یک مدار، بدون سوخت بچرخاند. قسمت سخت آن کجاست؟ جدا شدن از زمین.

حتما حالا متوجه شدید که چرا افراد موفق همیشه موفق‌تر می­شوند!؟ پولدارها پولدارتر، شادها شادتر و حتی بدبخت‌ها بدبخت­‌تر. تمام اینها از قانون «تکانش» پیروی می‌­کنند. حال سوال اینجاست که چگونه می­توان از این قانون در جهت هدف­‌هایتان یاری بگیرید و آن لحظه سخت جدا شدن از زمین را تجربه کنید؟

به دنیای اطراف­تان نگاه کنید. چقدر درباره تاثیرات و روش کنترل آنها می‌­دانید؟ آیا می‌دانید که افکار در ذهن مانند غذا در شکم شما عمل می‌کند؟

«هاردی» بسیار به این مسئله تاکید دارد که دنیای اطراف نقش بسیار مهمی در غذای ذهن دارد. آدم‌­هایی که با آنها بیشترین ساعات را صرف می‌­کنید، اخباری که هر روز می‌­شنوید، کلمات کلیدی که درباره زندگی خودتان تکرار می­‌کنید، تمام اینها تاثیراتی است که از محیط اطراف خود می­‌گیرید. تغذیه ذهن‌­تان چیست؟ تحت نظر داشتن غذایی که ذهن‌­تان از آن تغذیه می‌کند، اصلا آسان نیست. چرا که خیلی از افکار بدون کنترل ما و طبق عادت وارد می­‌شوند. اما هیچ غذایی بدون اراده شما داخل دهان‌تان نمی‌­جهد!

حتی اگر یک تصمیم قدیمی به شما گفته باشد که هر روز یک لیوان نوشابه بخورید، همان تصمیم قدیمی هم ممکن است به شما بگوید که به اخبار روزانه قتل، جنایت و جنگ گوش دهید و به خرابی دنیا افسوس بخورید. مغز شما صرفا برای خوشحال کردن شما برنامه‌ریزی نشده است. تنها یک دستور کار در ذهن دارید: بقا.

مغز همیشه به دنبال نشانه­‌های «تهدید و کمبود» است و طوری طراحی شده که به دنبال منابع منفی و رو به کاهش بگردد، یعنی هر آن چیزی که ممکن است به شما آسیب برساند. برای همین وقتی در طول مسیر محل کارتان رادیو را روشن می‌­کنید و با انواع اخبارها و گزارشات دزدی، آتش سوزی، قتل و جنایات بمباران می­‌شوید، مغزتان روشن شده و تمام روز بر روی ترس، نگرانی و منفی‌ن­گری متمرکز می‌­شود. همین اتفاق وقتی به اخبار عصرگاهی در حال بازگشت به خانه گوش می‌­دهید، رخ می‌دهد. اخبار بد بیشتری می­‌خواهید؟ عالیست. تفکرتان تمام شب را به آنها اختصاص خواهد داد و لذت خواب را از شما می‌رباید!

اما این جریان پردازش اطلاعات می‌تواند کنترل شود! در جایی دیگر از کتاب «اثر مرکب» نویسنده از روش محمد علی کلی، بوکسور معروف جهانی در رینگ می‌گوید. محمد علی از آن روش با عنوان «به طناب بستن یک احمق» یاد می‌­کرد. در یکی از مسابقات او به طناب تکیه داد و از صورتش محافظت کرد. در حالیکه حریف در طول هفت راند صدها مشت به او زد. در راند هشتم، حریف خسته شده بود. او دیگر به دیوار محدودیتش رسیده بود. این همان جایی است که علی موفق شد در وسط رینگ، حریفش را مغلوب کند. لحظه‌ای در زندگی همه افراد وجود دارد که موفقیت یا عدم موفقیت آنها را تنظیم می‌­کند.

مهم­ترین لحظه، لحظه بعد از متوقف شدن تلاش­تان است. همان لحظه­‌ای که تمام توان­تان را به کار بستید و به دیوار محدودیت خود رسیدید. در این لحظه حتما در دل می‌­گویید کاش شرایط بهتر بود اما واقعیت این است که بهتر است بگویید کاش من بهتر بودم. تصمیم شما برای اینکه در چنین لحظاتی پا پس بکشید و یا با دیوار خود رو به رو شوید؛ می‌­تواند تعیین کند که شما موفق شوید یا نه.

مهم این است که بدانید بعد از اتمام تلاش­تان چگونه شبیه به یک شتاب دهنده عمل کنید.

این کتاب برای سرگرمی شما نوشته نشده یا حتی هدفش ایجاد انگیزه در شما نیست. یادگیری بدون عمل، بی ارزش است. کتاب “اثر مرکب” تنها برای کسانی است که اهل عمل هستند و به دنبال راهکارهای واقعی برای حرکت در زندگی‌­شان می­‌گردند. مهم نیست که کجا هستید یا در چه سالی این کتاب به دست‌‌تان خواهد رسید. به زندگی خود در پنج سال اخیر نگاه کنید، آیا امروز همان جایگاهی است که پنج سال گذشته برای امروز خود متصور بودید؟ اگر نه ساده است! انتخاب‌ها. برای داشتن انتخاب‌های جدید باید آگاهانه‌تر رفتار کنید. این کتاب می‌تواند کمکی باشد برای اینکه انتخاب‌های جدیدتان آگاهانه و در جهتی که شما مشخص می‌کنید، باشد.

مینا عارفی دوست

فهرست مطالب کتاب

• تحسین اثر مرکب
• قدردانی
• پیامی ویژه از آنتونی رابینز
• مقدمه
• فصل اول. اثر مرکب در عمل
• فصل دوم. انتخاب‌ها
• فصل سوم. عادت‌ها
• فصل چهارم. تکانش
• فصل پنجم. تاثیرات
• فصل ششم. شتاب بخشیدن
• نتیجه‌گیری
• ضمیمه‌ها
• پرسش‌نامه ارزیابی قدردانی
• پرسش‌نامه ارزشیابی ارزش‌های اصلی
• پرسش‌نامه ارزیابی زندگی
• پرسش‌نامه تعیین هدف
• پرسش‌نامه ارزیابی عادت‌ها
• پرسش‌نامه تاثیرات ورودی
• پرسش‌نامه ارزیابی ارتباطات