پیشنهاد شگفت انگیز!

کتاب الکترونیکی: از حال بد به حال خوب اثر دیوید برنز

The Feeling Good Handbook Book by David D. Burns

بدون امتیاز
0 دیدگاه
ویژگی های محصول
توضیحات کوتاه

کتاب از حال بد به حال خوب نوشته دکتر دیوید برنز و کتابی در زمینه شناخت‌ درمانی است. شناخت‌د رمانی یکی از روش‌های روان درمانی است که در سطوح مختلف به حل مشکلات روانی افراد می‌پردازد.

موجود در انبار

قیمت اصلی: 500,000 تومان بود.قیمت فعلی: 250,000 تومان.

معرفی کتاب از حال بد به حال خوب

کتاب از حال بد به حال خوب نوشته دکتر دیوید برنز و کتابی در زمینه شناخت‌درمانی است. شناخت‌درمانی یکی از روش‌های روان درمانی است که در سطوح مختلف به حل مشکلات روانی افراد می‌پردازد.

این رویکرد درمانی و اصول و تکنیک‌های آن مبتنی بر روانشناسی شناختی است که اهمیت زیادی برای شناخت‌ها و افکار انسان قائل هستند و نوع این افکار و شناخت‌ها را در سلامت یا عدم سلامت روان سهیم می‌دانند. براین اساس در جریان شناخت‌درمانی، شناخت‌درمانگر تلاش دارد با شناخت افکار و باورهای فرد به تصحیح آنها بپردازد و فرد را در داشتن شناخت‌های مفیدتر یاری دهد.

 

 

درباره کتاب از حال بد به حال خوب

در این کتاب موضوع داشتن حال خوب زیر ذره‌بین قرار روان‌شناسی گرفته است. به‌راستی چگونه می‌توان حال خوب داشت و حال خوب چیست؟ حال خوب در خانه، در کار و به‌طور کلّی در زندگی.

دیوید برنز در کتاب از حال بد به حال خوب، درباره روشی انقلابی و درعین‌حال بی‌نیاز از دارو برای درمان افسردگی صحبت کرده است که شناخت‌درمانی نامیده می‌شود. شناخت‌درمانی می‌تواند ما را از تفسیرهای غلط درباره اتفاقات زندگی روزمره و احوالات بد گذرا دور نگاه دارد و به ما شیوه نوینی از نگرش به زندگی، توام با مثبت‌اندیشی و واقع‌گرایی را آموزش دهد.

برنز در این کتاب آموزش‌ها و تمریناتی مرتبط با شناخت‌درمانی به شما ارائه می‌کند تا با کمک آن‌ها بتوانید احساسات خود را مؤثرتر بازگو کرده، افکار و احساسات دیگران را بهتر بشنوید و درک کنید.

شناخت روحیه، احساس خوب: راه غلبه بر افسردگی و رسیدن به عزّت نفس، احساس اطمینان: غلبه بر اضطراب، ترس، و فوبیا، چگونه با ارتباط بهتر روابط بهتر ایجاد کنیم، دارودرمانی و ویژه درمانگرها و بیماران کنجکاو: سرکردن با بیماران دشوار، بخش‌های این کتاب‌اند که شما را پله‌پله با شناخت‌درمانی راه استفاده از آن برای داشتن روحیه و زندگی بهتر، آشنا می‌کنند.

 

غلبه بر افسردگی

کتاب را باید یکی از بهترین منابع در جهت ارائه مطالب پیرامون روش‌های مختلف غلبه بر افسردگی به حساب آورد. این کتاب همچنین مطالب مفیدی در مورد ایجاد اعتماد به نفس در افراد ارائه داده است. نثر کتاب نیز بسیار روان و قابل فهم است که این نکته به خوشخوان بودن کتاب کمک زیادی کرده است. ترجمه این کتاب نیز قابل قبول بوده و توانسته است مطالب آن را به خوبی منعکس کند.

 

آیا توانسته‌ایم اثری مثبت بر خود و بر دیگران بگذاریم؟

در نقدی بر کتاب آمده است: «بسیاری از مسائلی که در اطراف ما پیش می آید قابل کنترل نیستند مثل جنگ، حوادث طبیعی یا حتی درگیری‌های خانوادگی، ولی اتفاقاتی که در درون ما بعد از حوادث و مشکلات می‌افتد کاملا قابل کنترل هستند مگر این که ما تصمیم گرفته باشیم برای مقابله به مثل، رفتارهای نابه‌جا داشته باشیم و با رفتار خود دیگران را مجبور به عقب نشینی کنیم ولی سوال این جاست آیا با رفتار‌های منفی و پرخاشگرانه یا حتی سکوت و ناراحتی تا به حال به جایی رسیده‌ایم و یا توانسته‌ایم اثری مثبت بر خود و بر دیگران بگذاریم؟در بهترین حالت بدترین اتفاق پیش می‌آید و آن ترد شدن و اثرات منفی گذاشتن است که از بین بردن شان زمان و صرف انرژی زیادی را خواهان است. در کتاب از حال بد به حال خوب اثر دیوید برنز با مجموعه تمرینات کاربردی و اثر بخشی روبه رو خواهیم شد که به ما می‌آموزند که بد درک کردن یا تحریف‌های شناختی ما چگونه شکل می‌گیرد و چگونه اثری منفی می‌گذارد و در نهایت ما چطور می‌توانیم آنها را بر طرف کنیم.»

 

 

دیدگاه نویسنده

در قسمتی از نوشته‌های دکتر برنز به عنوان نویسنده کتاب آمده است: «الگوی احساس پنهان مبتنی بر این نظریه است که “خوب ظاهر شدن” علت همه اضطراب‌ها است. اشخاص مستعد اضطراب، تقریبا همیشه  – مهر طلب و تایید طلب هستند. می‌خواهند دیگران را راضی کنند  از این رو، احساساتی مانند خشم را پنهان می‌کنند. وقتی احساس ناراحتی می‌کنید ، مسائلتان را زیر فرش جارو می‌کنید زیرا نمی‌خواهید کسی را ناراحت کرده باشید. به قدری این کار را به سرعت انجام می‌دهید که حتی متوجه نیستید که این‌کار را می‌کنید. در این زمان احساسات منفی در جامه مبدل به شکل اضطراب ، نگرانی ، هراس و یا احساس وحشت خود‌نمایی می‌کند وقتی احساسات پنهان را آشکار کنید و آنها را در معرض دید قرار دهید و مسئله‌ای که شما را ناراحت می‌کند را حل و فصل نمایید. اغلب اضطرابتان از بین می‌رود.»

 

بخشی از متن کتاب از حال بد به حال خوب

خیلی‌ها معتقدند که روحیه بد آنها ناشی از عوامل خارج از کنترل آنهاست. می‌پرسند: «چگونه احساس خوشبختی کنم؟ چگونه نسبت به خودم احساس خوب داشته باشم؟ من آدم صددرصد موفقی نیستم. شغل آبرومندی ندارم. آدم حقیری هستم و این عین واقعیت است.» بعضی‌ها روحیه بد خود را به هورمون و یا خواص ژنتیکی خود نسبت می‌دهند و به اعتقاد پاره‌ای دیگر، اتفاقات به‌ظاهر فراموش‌شده دوران کودکی در ضمیر ناخودآگاه آنها هم‌چنان موجود است و ازاین‌رو روحیه‌شان خراب باقی مانده است. در نظر جمعی دیگر، احساس بد اگر ناشی از بیماری یا دلسردی مربوط به زمان‌های اخیر باشد واقع‌بینانه است. پاره‌ای نیز روحیه خود را به وضع بد جهان، اوضاع بد اقتصادی، آب‌وهوای بد، مالیات‌ها، شلوغی ترافیک و امکان بروز جنگ اتمی نسبت می‌دهند. به اعتقاد آنها فلاکت و بدبختی چیزی نیست که بتوان از آن گریخت.

البته، درمورد هریک از اینها حقایقی وجود دارد. بدون شک حوادث محیطی، موقعیت شیمیایی بدن و تضادها و اختلافات مربوط به گذشته روی ما تأثیر می‌گذارند، اما این نظریه‌پردازی‌ها مبتنی بر این باور است که احساسات ما به‌دور از کنترل ما هستند. اگر بگویید: «نمی‌توانم احساسم را تغییر بدهم»، قربانی ناراحتی‌های خود می‌شوید، خود را فریب می‌دهید زیرا واقعیت این است که می‌توانید احساستان را تغییر دهید.

اگر می‌خواهید احساس بهتری داشته باشید، باید بدانید و درک کنید که به جای حوادث بیرونی، افکار و طرز تلقی‌های شما هستند که احساسات شما را به وجود می‌آورند. می‌توانید اندیشه، احساس و رفتار خود را تغییر دهید. این اصل ساده و درعین‌حال انقلابی شما را در تغییر زندگی خود یاری می‌دهد.

برای اطلاع از رابطه میان فکر و روحیه ببینید در واکنش به تعریفی که دیگران از شما می‌کنند چه برخوردی می‌کنید. به فرض به شما بگویم: «من شما را دوست دارم، به نظرم آدم خیلی خوبی هستید.» چه احساسی پیدا می‌کنید؟ بعضی‌ها با شنیدن این تعریف خوشحال می‌شوند، اما کسانی هم ممکن است ناراحت شوند و احساس گناه کنند. بعضی‌ها از خجالت سرخ می‌شوند و در این میان هستند کسانی که با عصبانیت واکنش نشان می‌دهند. دلیل این واکنش‌های متفاوت در چیست؟ علتش این است که اشخاص هرکدام تعریف را به شیوه خود تلقی می‌کنند. اگر احساس اندوه می‌کنید، احتمالا این فکر به ذهنتان خطور کرده: «آه، دکتر برنز از من تعریف می‌کند تا دل مرا به دست آورد، می‌خواهد با من برخورد خوبی کرده باشد، اما منظورش واقعآ این نیست که من آدم خوبی هستم. چرا با من صادقانه برخورد نمی‌کند و حرف دلش را نمی‌زند؟» اگر با شنیدن تعریف من احساس خوبی پیدا کردید، احتمالا به این فکر افتادید: «خدای من، دکتر برنز مرا دوست دارد، عالی است.» در هردو مورد، حادثه خارجی، یعنی تعریف یکی است و فرقی نکرده است. احساس شما منحصرآ ناشی از طرز فکر شماست. به همین دلیل است که می‌گویم افکار روحیات شما را شکل می‌دهند.

در برخورد با حوادث ناگوار هم همین مطلب صدق می‌کند. فرض کنیم شخص محترمی در مقام انتقاد از شما حرف بزند. چه احساسی پیدا می‌کنید؟ اگر خود را بد و مقصر بدانید احساس بدی بر شما حاکم می‌شود. اگر فکر کنید که انتقادکننده در مقام تحقیر است و می‌خواهد شما را رد کرده باشد، نگران می‌شوید. اگر به خود بگویید که همه‌اش تقصیر خود آنهاست و انصاف نیست که انتقادکننده چنین حرفی بزند، احساس خشم می‌کنید. اگر از عزت نفس خوبی برخوردار باشید، ممکن است از روی کنجکاوی بخواهید از دلیل انتقاد او آگاه گردید. در اصل، پیامی که شما به خود می‌دهید روی احساستان تأثیر زیاد دارد و از همه اینها مهم‌تر با تغییر افکار خود می‌توانید احساستان را تغییر دهید.

نظرات کاربران