پیشنهاد شگفت انگیز!

کتاب نیروی حال اثر اکهارت تول

The Power of Now (Eckhart Tolle)

بدون امتیاز
0 دیدگاه
ویژگی های محصول
توضیحات کوتاه

کتاب نیروی حال راهنمایی برای بیداری معنوی است که توسط اکهارت تول تالیف شده است. این نویسنده در کتاب نیروی حال، نیروی مثبت زندگی و ثروت بزرگی به نام زمان حال را به ما یادآور می‌شود. مسیحا برزگر ترجمه این کتاب را برعهده داشته است.

موجود در انبار

قیمت اصلی: 55,000 تومان بود.قیمت فعلی: 15,000 تومان.

درباره کتاب نیروی حال

اکهارت تول یکی از معلمان سرشناس معنوی دنیاست که در کتاب نیروی حال کوشیده است تا افراد به آگاهی درونی از خود دست پیدا کنند. این نویسنده در این کتاب کوشیده است تا نیروی مثبت زندگی و ثروت بزرگی به نام زمان حال را به افراد یادآور ‌شود؛ هر چه کژکاری ذهن بشر در عرصه جهان از طریق گزارش های خبری و روزمره رسانه های همگانی بر مردم نمایان تر می شود، بیش تر آشکار می‌شود که بر تعداد کسانی که دگرگونی بنیادین در آگاهی بشر را یک نیاز فوری می دانند، نیز افزوده می شود. این گروه می دانند که اگر نخواهند خودشان و سیاره زمین را به نابودی بکشانند، ناگزیر از ایجاد این دگرگونی هستند. این نیاز و همچنین آمادگی میلیون‌ها نفر به پیدایش یک آگاهی جدید، دورنمایی ست که در کتاب نیروی حال از آن سخن گفته شده و خواننده را به شناخت و درک آن یاری می‌رساند. کتاب نیروی حال پنج سال پس از اولین انتشار وارد لیست پرفروش‌ترین کتاب‌ها شد و درحال حاضر نیز به ۳۰ زبان دنیا ترجمه شده و در سراسر دنیا مخاطبان خود را جذب کرده است.

بخشی از کتاب نیروی حال

به طور کل، زندگی هیچ کس رها از درد و رنج نیست. آیا مسئله آن نیست که باید با درد و رنج‌های خود کنار بیاییم، نه اینکه از آن‌ها اجتناب کنیم؟

بخشِ عمدهٔ درد و رنج‌های آدم‌ها بیهوده است. تا زمانی که ذهن ادارهٔ امورِ زندگی تو را به عهده گرفته است، این درد و رنج‌ها هم هستند.

درد و رنجی که تو در لحظهٔ حال می‌کشی، شکلی از عدم پذیرشِ توست، صورتی از مقاومتِ ناآگاهانه در برابرِ آن چیزی‌ست که هست. در سطحِ فکر، مقاومت، صورتی از قضاوت است. در سطحِ عواطف و احساسات، مقاومت، صورتی از منفی‌بافی‌ست. شدتِ درد و رنجِ تو به میزانِ مقاومتِ تو در برابرِ لحظهٔ اکنون بستگی دارد. میزانِ مقاومتِ تو نیز به شدتِ هم‌ذات‌ پنداری تو با ذهنت بستگی دارد. ذهن مدام می‌کوشد که لحظهٔ حال را انکار کند و از آن بگریزد. به تعبیری دیگر، هرچه بیش‌ تر خود را با ذهنِ خود یکی بپنداری، بیش‌تر رنج می‌بری. این‌گونه هم می‌توان بیان کرد: هرچه بیش‌ تر لحظهٔ حال را مغتنم بدانی و آن را بپذیری، از درد و رنج رهاتر می‌شوی – و نیز رها از ذهنِ نفسانی.

چرا ذهن نمی‌خواهد لحظهٔ حال را بپذیرد؟ زیرا لحظهٔ بی‌زمانِ اکنون، تهدیدی برای ذهن است. ذهن، به گذشته و آینده گره خورده است. اگر از گذشته و آینده بیرون بیفتد، می‌میرد. ذهن و زمان هرگز از هم جدا نمی‌شوند.

فرض کن زمین از آدمیان خالی باشد. فرض کن فقط گیاهان وجود داشته باشند و حیوانات. آیا گذشته و آینده‌ای باقی می‌مانَد؟ در چنین وضعیتی، آیا می‌توان از گذشته و آینده سخن گفت؟ قطعاً دیگر چنین پرسش‌هایی بی‌معنا می‌شدند: «ساعت چند است؟» یا «امروز چه روزی‌ست؟» البته، اگر کسی باشد که چنین پرسش‌هایی را مطرح کند. برای درختِ بلوط یا عقاب، پرسش از زمان تعجب‌برانگیز خواهد بود. زیرا آن‌ها خواهند گفت: «خوب، معلوم است! زمان، همین حالاست! جُز لحظهٔ حال، مگر زمانِ دیگری هم هست؟»

آری، ما به ذهن و زمان نیاز داریم تا معاش و معیشتِ خود را در این دنیا سامان بدهیم، اما گاهی این ذهن و زمان زندگی ما را در دستِ خود می‌گیرند. در این صورت است که اختلال در زندگی، درد و رنج و اندوه به وجود می‌آید.

نظرات کاربران